نابودی زمین به دست انسان و انقراض تمامی گونهها
باهوش ترین موجودی که تا به امروز بر زمین پا گذاشته دارد یگانه خانهاش را نابود میکند
-نوشته ای از دکتر جِین گودل، نخستین شناس، انسان شناس و معروف ترین کارشناس در زمینه شناخت شامپانزه ها در دنیا.
طی سالهایی که در پارک ملی گامبه در تانزانیا شامپانزهها را مطالعه میکردم جادوی جنگل را تجربه کردم. آموختم که چگونه همهی زندگیها به یکدیگر متصلند، اینکه چگونه هر گونهای، صرف نظر از اینکه چقدر ناچیز به نظر برسد، نقشی را در تنوعِ غنیِ زندگی ایفا میکند – تنوعی که امروز با عنوان تنوع زیستی شناخته میشود. حتی از دست دادن یک رشته میتواند اثری مواج را از خود به جا بگذارد و منجر به آسیبی جدی برای همگی شود.
در سال ۱۹۸۶، من زمانی که فهمیدم که محل زندگی شامپانزهها با چه سرعتی در حال نابود شدن بود و چگونه تعداد شامپانزهها رو به کاستن بود گامبه را ترک کردم. از ۶ محل اسکان شامپانزهها دیدن کردم و چیزهای زیادی در مورد میزان جنگل زدایی آموختم، جنگل زداییهایی که ماحصل شرکتهای خارجی (چوب، نفت، و حفر معدن) و رشد جمعیت انسانی در درون و اطراف محل اسکان شامپانزهها بود، که در نتیجهی آن زمینهای بیشتری برای بسط دادن روستاها، کشاورزی، و چرای دامها نیاز بود.
تجارت گوشت وحشی – که شکار تجاریِ حیوانات وحشی به منظور تهیه خوراک بود شامپانزهها را تحت شعاع قرار داد. بچه شامپانزههای مجروحی را دیدم که مادرشان کشته شده بود – چه به دلیل تجارت گوشت وحشی، چه تجارت غیرقانونی حیوانات برای فروش به فروشگاهها یا برای فروش به باغ وحشهای نامناسبی که حیوانها بعد از مصادره آنها توسط مقامات محلی در آنجا قرار داده میشدند.
اما من همچنین دربارهی مشکلاتی که بسیاری از انجمنهای آفریقایی در داخل و اطراف محل زندگی شامپانزهها با آنها روبرو بودند اطلاع حاصل کردم. زمانی که در سال ۱۹۶۰ وارد گامبه شدم، آنجا بخشی از آنچه که کمربند جنگل استوایی نامیده میشد بود، که از شرق آفریقا از میان حوضهی کنگو گذشته و تا ساحل غربی آفریقا امتداد داشته است. تا سال ۱۹۸۰ آنجا جزیره ای کوچک از جنگل در محاصرهی تپههایی عریان بود، با جمعیتی از انسانها که تعدادشان بیشتر از آن حدی بود که زمین بتواند حمایتشان کند. خاکهایی که بیش از حد در آنها کشاورزی شده بود، درختانی که در همهی نقاط بجز در تندترین سراشیبیها توسط مردمی که عاجزانه به دنبال فراهم آوردن غذا برای خانوادههایشان یا پول در آوردن از فروش ذغال چوب بودند قطع شده بودند. من دریافتم تا زمانی که ما نتوانیم زندگی این مردمان را بهبود ببخشیم ما نمیتوانیم حتی در جهت محافظت از شامپانزهها تلاش کنیم.
اما شامپانزهها و بسیاری دیگر از گونهها شدیداً در معرض خطر هستند. طی ۱۰۰ سال اخیر تعداد شامپانزهها شاید از دو میلیون به نهایت ۳۴۰ هزار تا کاهش پیدا کرده که از همین تعداد بسیاری از آنها در بخشهای تکه شدهای از جنگل زندگی میکنند. چندین هزار میمون کشته شده یا جهت تجارت غیرقانونیِ گونههای وحشی زنده گیری میشوند. اورانگوتانها و گیبونها (میمون دراز دست) دارند محل زندگیشان را به دلیل تکثیر مخربِ کشت و زرع روغن پالم از دست میدهند. ما داریم ششمین انقراض بزرگِ زمین را تجربه میکنیم. جدیدترین گزارش از صندوق جهانی طبیعت (WWF) وضعیت را بحرانی گزارش میدهد – در ۴۰ سال اخیر، ما %۶۰ از کل گونههای حیوانی و گیاهیِ کره زمین را از دست دادهایم.
ما داریم خاک را با کشاورزی صنعتی در مقیاسهای وسیع مسموم میکنیم. گونههای مهاجم دارند گیاهان و حیوانات بومی را در بسیاری از نقاط نابود میکنند. تکیهی ما بر استفاده از سوختهای فسیلی، نابودی جنگلها و آلودگیِ اقیانوس باعث انتشار دی اکسید کربن به اتمسفر میشود. افزایش تقاضا برای مصرف گوشت نه تنها شامل ظلم و ستمی وحشتناک بر میلیاردها حیوان در دامداریهای صنعتی شده، بلکه بخشهای بسیاری از محل زندگیِ حیات وحش جهت رشد و تهیهی خوراک برای دامها نابود میشوند.
سوخت فسیلی بسیار زیادی نیاز است تا غله را به حیوانات، حیوانات را به کشتارگاه، و گوشت را به میز غذا برساند – و این حیوانات طی هضم غذا گاز متان تولید میکنند – که گازی به مراتب سمیتر از دی اکسید کربن است. و زائدهها و فضولات آنها در کنار دیگر روانابهای کشاورزیِ صنعتی دارند خاک و رودخانه ها را آلوده کرده، گاهی منجر به رشد انفجاریِ جلبک در بخشهای وسیعی از اقیانوس میشوند.
—————
تغییرات اقلیمی، همانطور که در آخرین گزارش سازمان ملل متحد قید شده است، تهدیدی بسیار جدی ست. همانگونه که این گازهای گلخانهای گرمای خورشید را محصور کرده، منجر به آب شدن یخهای قطبی، بالا رفتن سطح دریا، طوفانهای بیشتر و شدیدتر، سیل و خشکسالی میشوند. در برخی از نواحی محصولات کشاورزی رو به کاهش هستند که باعث تشدید در جابجاییها و نقل مکان انسانها و منازعه و جدل بین آنها شده است. چطور شده است که باهوش ترین موجودی که تا به کنون پا بر زمین گذاشته است دارد یگانه خانهاش را نابود می کند؟
به این دلیل که بسیاری از سیاست آفرینان و شرکتها – و ما به عنوان تک تک افراد گرایش به این داریم که تصمیمی را بر اساس اینکه آن تصمیم میگیریم “چگونه بر وضع الان من تاثیر خواهد گذاشت، چگونه بر دیدار بعدی سهامداران تاثیر خواهد گذاشت یا چگونه بر کمپین سیاسی بعدی تاثیر خواهد گذاشت؟” تا بر اساس اینکه “چگونه این تصمیم بر نسلهای آینده تاثیر خواهد گذاشت؟”. طبیعتِ مادر دارد به سرعت به مراتب بالاتری به خاطر منافع کوتاه مدت (ما) نابود میشود. این، در کنار رشد وحشتناک جمعیت، و فقر – باعث میشوند که مردم طبیعت را صرفاً به خاطر در آوردن خرج زندگیشان نابود کنند و شیوهی زندگیِ مخرب و ضدطبیعتِ باقی ما انسانها که بیشتر از آن چیزی که نیازمان است در دست داریم، علت اصلیِ تمام مصیبتهای این سیاره است.
فکر کردن به تمام تغییراتی که طی ۸۴ سال زندگیام شاهد آنها بودهام افسرده کننده است. من آب شدن یخها در گرینلند و ناپدید شدن تودههای یخی در کوههای کلیمانجارو و در سایر نقاط دنیا را دیدهام. زمانی که من وارد گامبه شدم جمعیت شامپانزهها تا مایلها در امتداد کرانههای دریاچهی تانگانیکا ادامه داشت. بوفالو که در آن زمان به وفور یافت میشد، منقرض شده و تنها تعداد محدودی از پلنگها باقی ماندهاند.
آب دریاچه همچون کریستال شفاف بود، ماهی و کبراهای آبزی فراوان بود و همینطور کروکودیلها. اما با رانده شدن خاک به درون آب و ماهی گیریهای بیش از حد، این رویه تغییر پیدا کرد. زمانی که من در دهه ی ۱۹۶۰ و اوایل دههی ۱۹۷۰ در سِرِنگِتی و انگورونگورو بودم کرگدن و فیلها به وفور یافت میشد. امروزه آنها به شدت در معرض خطر انقراض قرار داشته، به خاطر شاخها و عاجهایشان کشته میشوند. من در جنوب انگلستان بزرگ شدم. نغمه سرایی پرندگان به هنگام طلوع آفتاب جادویی بود – بسیاری از آنها رفتهاند، همچنین جوجه تیغیهایی که شب هنگام در میان گیاهان خش خش میکردند. در ماه مِی و ماه جون ما باید شب هنگام پردهها را میکشیدیم تا صدها سوسک طلایی و حشراتِ ماه مِی که به نور جذب میشدند را از خانه دور نگه داریم، امروزه نادر است که حتی یکی از آنها را ببینیم، و ابرهایی از پشهها تقریباً به طور کامل از بین رفتهاند.
با این وجود، من اعتقاد دارم که ما فرصت کوچکی داریم زمانی که، اگر در کنار هم قرار بگیریم بتوانیم شروع به التیام زخمهایی کنیم که مسبب آنها بودهایم. در هر جایی از دنیا که جوانان مشکلات را درک کنند و به آنها قدرت و اجازه برای عمل کردن داده شود – زمانی که به صدای آنها گوش فرا دهیم، آنها تغییر را ایجاد خواهند کرد. با هوش و درایت والایمان ما داریم به کمک تکنولوژی به راهکارهایی میرسیم که با هارمونی بیشتری با طبیعت زندگی کنیم و تاثیر اکولوژیکیِ کمتری بر طبیعت به جای بگذاریم. ما هر روزه این قدرت را داریم که تصمیم بگیریم چه بخریم، چه بخوریم، و چه بپوشیم. و طبیعت به طرز شگرفی از خود سرسختی نشان میدهد – به عنوان مثال دیگر هیچ تپهی عریانی در اطراف گامبه وجود ندارد. گونههایی که در شرف انقراض هستند دارند شانس دومی برای بقا پیدا میکنند. ما میتوانیم از طریق شبکههای اجتماعی که پیش از این هرگز ممکن نبود صدای همدیگر را بشنویم و علاوه بر آن روحیهی شکست ناپذیر انسانی وجود دارد، مردمی که از پس ناممکن بر میآیند و تسلیم نمیشوند. وظیفهی من این است که به مردم امید دهم، چرا که بدون امید ما به ورطهی بی احساسی می رسیم و هیچ کاری انجام نمیدهیم.
مترجم: از کانال Earthling Alien
منبع: The Guardian
دیدگاه خود را ثبت کنید